عـــاشِقــانــه یِ آرام دو کــوهــنورد و فینگــــیلی

تا رسیدن به قله ، راهی نمانده

پاییز تمام نشده بود که به قله رسیدیم

در تابستان زندگیمان و در اوج خوشبختی خدا به ما معجزه ای داد

آخرین مطالب

پنجاه و هفت

امشب یعنی دوشنبه به مناسبت تولد کوهنورد که یکشنبه بود رفتیم سینما 

کلا تو عمر نامزدیمون دوبار رفتیم سینما دوتا فیلمش افتضاح بود ، به حدی که کوهنورد گفت من دیگه سینما نمیام و منم به صبوری دعوتش کردم و تو دل خودم گفتم حق داره،هرچند که دوست دارم کوهنوردمم مثل خودم تو فضاهای هنری باشه ولی خب نیست ! زورشم نمیتونم کنم ،البته از انصاف نگذریم برای عکاسی کردنم وقت خیلی میزاره و تا قله قافم باهام میاد .


بعد از دیدن فیلم افتضاحی که دیدیم رفتیم کباب بناب زدیم جاتون خالی ، امشب کوهنورد مهمون من بود

ناراحتی که از خانوادش داره روز به روز بیشتر میشه تا حدی که مادر کوهنورد تماس گرفته و گفته شب بیا خونه کوهنوردم در جواب گفته با خانمم میخوایم بیرون بریم و برای تولدم منو مهمون کرده ، مادرشم گفته فردا شب ببا خونه برات تولد بگیرم بهمراه خانمت ، ولی کوهنورد قبول نکرده و هزار و یک بهونه آورده که خونشون نره...


نمیدونم ته قصه این اختلاف چی میشه فقط امیدوارم به زندگی شخصیمون صدمه ای وارد نشه. 

  • خـــانمِ کـــوهنـــورد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی