عـــاشِقــانــه یِ آرام دو کــوهــنورد و فینگــــیلی

تا رسیدن به قله ، راهی نمانده

پاییز تمام نشده بود که به قله رسیدیم

در تابستان زندگیمان و در اوج خوشبختی خدا به ما معجزه ای داد

آخرین مطالب

چهل

پارسال ، خونه پدر بزرگم موقع تحویل سال دعا کردم برای خودم ...


دعا کردم دیگه سرما نخورم..

دعا کردم زیاد گریه نکنم..

دعا کردم در برابر دل شکوندنا راحت کنار بیام..

و دعا کردم تکلیفم مشخص بشه..


امسال ، خونه پدربزرگم همه ی دعاهامو در طول سال ٩٤ یا همون سال عروس گرفته بودم 


با افتخار در کنار کوهنوردم سر سفره هفت سین پدر بزرگم نشستم ..


دعا کردم خدا به همه سلامتی بده..

دعا کردم درکنار کوهنوردم خوشبخت و خوشحال زندگی کنم..

و خیلی دعاهای دیگه ، که مطمعنم بهشون میرسم ،چون خدا قادر و تواناس ....

  • خـــانمِ کـــوهنـــورد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی