عـــاشِقــانــه یِ آرام دو کــوهــنورد و فینگــــیلی

تا رسیدن به قله ، راهی نمانده

پاییز تمام نشده بود که به قله رسیدیم

در تابستان زندگیمان و در اوج خوشبختی خدا به ما معجزه ای داد

آخرین مطالب

پنجاه

این یک هفته ای که شیفت کوهنورد شب میشه اندازه یکماه برامون میگذره .. حالا روزم باشه همون هفته ای یکبار یادو بار همو میبینیم ! ولی حداقلش اینه که در طول روز باهم صحبت میکنیم..


از بلاتکلیفی بگم که هنود هیچ اقدامی درمورد عروسیمون نکردن.. ومنخیلی کمتر به کوهنورد در مورد ازدواجمون صحبت میکنم..وقتی میبینم سرشو میندازه پایین و میگخ شرمندتم.. خانوادم بی فکرن.. منم سکوت میکنم!


سعی میکنم با دلخوشیای کوچیک سرمونو گرم کنیم و کمتر ا اینده فکرکنیم :(


چند روز پیشمجای بنشن خریدم برای خونه مشترکمون.

  • خـــانمِ کـــوهنـــورد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی