به قول خودم تا خرتناق لباس میپوشم ،طبق قرار چند روز پیش باهم میریم پیاده روی ، هدف خاصی نداریم.فقط اصرار من بود که بریم بیرون حتا حرف زیادی هم نزدیم ، ولی اخر اخرش وقتی از شعروند خرید کردیم و نشستیم تو ماشین ، به هم گفتیم حاااااال داداااااا سرد بووود ولی خوووووب بود ، حتا قرار شد شبای تابستون که عروسی کردیم و دیگه خونمونیم بریم دوچرخه سواری.
قرار مدارامونو دوست دارم ،همچین ادمی نیستم ک ملزمش کنم ب اینکه حتما باید بیای دنبالم ،اینکه وسط مسیر میبینمش بیشتر به دلم میچسبه ، گاهی اوقاتم دوست دارم الکی غر بزنم دعوا راه بندازم !
امشب تو مهمونی ب مناسبت تولد خواهر کوهنورد ، ازم تعریف کردن ، البته به قول جاری تیکه میندازن ولی من متوجهش نمیشم و با لبخند ازش رد میشم .شایدم جاری خیلی اهمیت میده ! نمیدونم!!!!
- ۹۴/۱۱/۱۰